جاده ،بهترین تسکین است ...
گاهی با خودم فکر می کنم
اگر ماشین اختراع نشده بود
آدم ها با این همه دردِ تلنبار شده چه می کردند ؟!
اگر موسیقی نبود
اگر خیابان نبود
اگر سفر نبود !!!
بدونِ این ها که چیزی از آدم
نمی مانَد !
جاده ،بهترین تسکین است ...
گاهی با خودم فکر می کنم
اگر ماشین اختراع نشده بود
آدم ها با این همه دردِ تلنبار شده چه می کردند ؟!
اگر موسیقی نبود
اگر خیابان نبود
اگر سفر نبود !!!
بدونِ این ها که چیزی از آدم
نمی مانَد !
تنهایی بهتر از بودن با کسانیست
که بودنشان دروغ محض است.
دلشان که هیچ....
حواسشان هم به تو نیست
و فقط زمانی با تو هستند که کسی را ندارند
گاهی لازمه یه چیزایی رو از زندگیت دور کنی تا زندگیت رو نجات بدی
یه عادت بد و ترک کنی
یه لباس افتضاح بندازی دور
یه سری غذا رو دیگه نخوری
یه برنامه تلویزیونی رو دیگه نگاه نکنی
یه سری از شبکه های اجتماعیت رو دیلیت کنی
یه سری رو انفالو و بلاک کنی
بعضی از آدما رو از زندگیت پرت کنی بیرون
بیا یک دلِ سیر زندگی کنیم.
بیا سخت نگیریم به دنیا، به خودمان، به آدمها…
بیا هر صبح که بیدار شدیم؛
بدون پیشبینیِ اتفاقات روزمره، حالمان خوب باشد
و از تجربههای تازه نترسیم.
ما آمدهایم بچشیم، مزه مزه کنیم و فرق میان خوب و بد را بفهمیم.
چطور آسایش زیر دندانمان مزه کند وقتی سختی ندیدهایم
و چطور شادمانی و فراغت به وجودمان بچسبد وقتی طعم تلخی و غصه را نچشیدهایم؟
همانقدر که در جهان لحظات خوب هست؛ لحظات بد هم وجود دارد
و همانقدر که تفاهم هست؛
تفاوت و ناسازگاری هم هست.